نقش انگیزش در زندگی

زندگی سرشار از مسیرهای پر پیچ و خمی است که انسان را با شرایط مختلفی مواجه می سازد، تنها واژه ای که در مسیر زندگی به کالبد وجودی انسان روحی دوباره می بخشد “انگیزش” هست بسیاری از افرادی که در زندگی خود موفق شده اند و حتی در جهان مسمر ثمر واقع شده و در یاد ها مانده اند دارای انگیزه بسیار بالایی بوده اند، انگیزش رابطه بسیار مستقیمی با نیازها و خواسته های انسان دارد؛ وقتی انسان به چیزی نیاز دارد انگیزه ای در وجود انسان برای رسیدن و دستیابی به نیازها و خواسته های خود ایجاد می شود و مانند نیروی محرکه ای انسان را به سمت دستیابی به خواسته ها سوق میدهد؛ اما در این میان برخی از افراد انگیزه خود را برای مدتی در برهه ای از زندگی خود از دست می دهند که ممکن است در زندگی هر انسانی رخ دهد، معمولا افراد خلاق و پر انرژی انگیزه های زیادی در درون خود حس می کنند و به سمت آنچه که می خواهند حرکت می کنند اما افراد معمولی و راحت طلب معمولا در زندگی خود انگیزه ای برای پیشرفت ندارند و انتظار دارند موفقیت دنبال آنها بیاید؛ برای اینکه یک فرد انگیزه خود را برای ادامه و موفقیت افزایش دهد ابتدا باید به داشته ها و استعداد های خود بنگرد اندکی تفکر کند و بداند که خداوند در وجود هر انسانی استعداد های مخصوص به خودش را قرار داده که منحصر بفرد بوده و هیچکسی آن توانایی را ندارد، خود شناسی و خود باوری اولین قدم برای ایجاد انگیزه در فرد است وقتی فردی به استعداد های ذاتی خود پی می برد در پی راهی برای شکوفایی این استعدادها بر می آید تصمیم می گیرد و سپس قدم بر میدارد چنین شخصی به توانایی های خود اطمینان دارد و همیشه با تلاش و کوشش به هدف نهایی خود می رسد. عوامل محیطی نیز در ایجاد انگیزش در افراد موثرند بطوریکه برخی شرایط رقابتی نیز می تواند در فرد انگیزه ایجاد کند؛ کسی که انگیزه ای در زندگی خود ندارد دائم درجا میزند و هیچوقت به موفقیت و پیشرفت نمیرسد، امروزه نقش غیرقابل انکار انگیزش در سازمان ها و ارگان ها نیز ثابت شده است و موفقیت سازمان بدون انگیزش کارکنان آن میسر نیست، انگیزه و میل به رشد و پیشرفت در انسان منحصر بفرد است، کافیست آدمی به استعداد های درونی خود پی ببرد، اهداف خود را مشخص کند و در مسیر اهداف قدم بردارد.